من نشانی از تو ندارم،اما نشانیام را برای تو مینویسم:
در عصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت
را پیدا کن،وارد کوچه پس کوچههای تنهایی شو! کلبهی غریبیام را
پیدا کن، کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگیام، در کلبه
را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا خواهی
دید با بغضی کویری که غرق انتظار است، پشت دیوار دردهایم نشستهام..........
درباره خودم
پیوندهای روزانه
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
آمار وبلاگ
بازدید امروز :3
بازدید دیروز :0 مجموع بازدیدها : 9438 خبر نامه
جستجو در وبلاگ
|